كلام در باره اعجاز قرآن بود. نگارنده بر اين باور است كه با روشن شدن ابعاد اعجاز اين كتاب آسمانى، كليه شبهات از ساحت مقدس قرآن مجيد زدوده مىشود. به همين دليل، در تداوم بحث مىگوييم مجموعه وجوهى كه تاكنون مفسران و قرآن شناسان در باره اعجاز اين كتاب كريم بازگو ساختهاند، هشت وجه است كه بسا در آينده ممكن است وجوه تازهاى نيز كشف شده و بر آن افزوده شود.
يكم - فصاحت و بلاغت
اولين وجه از وجوه اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت بود كه شمهاى از آن در شماره پيشين گفته شد. اينك در تكميل و ادامه اين موضوع، اسلوب و موازين كلامى آن را مورد بحث قرار مىدهيم، چرا كه قرآن در عرصه كلام، اوزان عجيب و نظم و اسلوب بىبديلى دارد؛ آن هم سبكى همواره جديد، ممتاز و بلكه منحصر به فرد كه در هيچ يك از اسلوب فصيحان و بليغان ديروز و امروز همانندى ندارد. اصولاً متدولوژى خاص اين كتاب، چنين امرى را ايجاب مىكند؛ به عبارت ديگر فصاحت و بلاغت را ابعاد و شاخه هايى است كه بدان اشاره مىكنيم:
الف) سبك و اسلوب
قرآن كريم از سبك و اسلوب معجزه آسايى برخوردار است كه هيچ كتابى آن را ندارد. اسلوب اين كتاب آسمانى، قابل تقليد نيست، چرا كه سبك آن با معانى بلندى قرين مىباشد. اگر كسى بخواهد نظم و اسلوب كلامى را با مضامين بلند آيات هماهنگ سازد، معانى جملهها مضحك و مبتذل مىشود و اگر بخواهد مفاهيم معقول و منطقى آيات الهى را در قالب آن اسلوب بريزد، امكانپذير نخواهد بود؛ بلكه اسلوب از دست خواهد رفت. معانى بديع با اسلوب بى بديلِ اين كتاب به گونهاى به هم آميخته شده كه در غير آن، قابل جمع نمىباشد. اگر تنها اسلوب قرآن اعجاز بود، ممكن بود اديبان زمان مانند آن بياورند. آنچه تحدى و هماوردى را ناممكن ساخته، سبك و اسلوب، همراه با معانى و تركيب جملههاى آن است.